قدرت نامحدود – آنتونی رابینز pdf

آنتونی رابینز در سال ۱۹۸۶ کتاب قدرت نامحدود را منتشر نمود. آنتونی رابینز با نوشتن کتاب قدرت نامحدود قصد معرفی قدرت فوق العاده انسان دارد . همان قدرتی که تونی را به درجات بالایی از موفقیت در زندگی هدایت نمود.

در کتاب قدرت نامحدود چه میخوانیم ؟

در طول تاریخ، قدرتی که زندگی ها را کنترل می کرده، اشکال متفاوت و ضد و نقیضی داشته است. در زمان های قدیم قدرت مظهری از نیروی جسمانی بود. هر کس که قوی تر بود می توانست هم زندگی خود را اداره کند و هم بر اطرافیانش حاکم باشد.

امروزه اکثر ما در دنیای اطلاعات زندگی می کنیم. در جامعه امروز افرادی که داری اطلاعات هستند و مجهز به وسائل ارتباطی هستند همان پادشاهان گذشته اند که دارای قدرتی نامحدود می باشند.

قسمتی از فصل اول : متاع پادشاهان

امروزه شاهد ساختاری طبقه بندی شده و جدید در جامعه هستیم که به دو گروه تقسیم می شود:

اول افرادی که دارای اطلاعات هستند .

دوم کسانی که باید به دور از نادانی عمل کنند.

قدرتی که این گروه جدید دارد از پول نیست بلکه از علم است.

نکته جالب توجه این است که امروزه کلید قدرت در دسترس همگان است. در دنیای مدرن امروز اطلاعات متاع پادشاهان است. کسانی که با اشکال معینی از علم تخصصی سرو کار دارند نه تنها می توانند خود را تغییر دهند بلکه از راه های زیادی می توانند چهره دنیا را دگرگون کنند.

واقعیت این است که حتی در عصر اطلاعات هم صرف داشتن اطلاعات کافی نیست. در واقع معنای ادبی کلمه “قدرت” توانایی عمل کردن است.

چگونگی ارتباطی که با هم داریم تعیین کننده کارهایی است که در زندگی انجام می دهیم. در عصر مدرن، کیفیت زندگی همان کیفیت چگونگی ارتباطات است. چیزی که مجسم کرده و برای خود تعریف میکنیم، آن گونه که حرکت می کنیم و از عضلات بدن استفاده می کنیم و هم چنین حرکات صورتمان همه بیانگر این است که چقدر از آنچه که داریم استفاده می کنیم.

قدرت کلمه خاصی است .واکنش مردم نسبت به این کلمه متفاوت است.برای بعضی از آنها قدرت معنای منفی دارد .بعضی ها آن را به شدت طلب می کنند و عده ای عقیده دارندقدرت موجبات فساد را فراهم می کندو شخص قدرتمند همانند فردی رشوه خوار و گناهکار است.

شما چقدر خواهان قدرت هستید؟

فکر می کنید چه مقدار قدرت برای رسیدن به انچه می خواهید دست یابید و برای پیشرفت کردنتان لازم است؟

قدرت برای شما چه مفهومی دارد؟

من قدرت را بر مبنای افراد پیروز نمی سنجم. آن را چیزی تحمیل شده نمی دانم و معتقدم شما هم نباید از این دید به آن بنگرید. چنین قدرتی دوام چندانی ندارد.

باید بدانید قدرت امری دائمی و پایدار در دنیا است.

شما به احساسات خویش شکل می دهید و یا کس دیگری آن را برایتان انجام می دهد. به عقیده من قدرت نهایی ، توانایی ایجاد نتایجی است که انتظارش را دارید و همچنین ارزش آفرینی برای دیگران را همراه دارد.

قدرت، توانایی تغییر دادن زندگی ، شکل بخشیدن به ادراک و به کارگیری هرچیز به نفع خود و نه بر علیه خود است.

قدرت واقعی همان مشارکت است چیزی نیست که تحمیل شده باشد.

اغلب با مشاهده افراد موفق ، در یک دام فکری گرفتار شده و فکر می کنیم آنها به دنیای دیگری تعلق دارند فقط به دلیل اینکه دارای استعدادهای خاصی هستند.

با نگاهی دقیق تر به این موضوع متوجه می شویم که بزرگترین تفاوتی که افراد موفق نسبت به افراد معمولی دارند توانایی آنها برای « عمل کردن » است.

این توانایی پاداشی است که هر کدام از ما می توانیم آن را درون خویش بارور کنیم.

دو نوع ارتباط وجود دارد که با تجربه ما از زندگی شکل می گیرد.

اول ، ارتباط درونی است :تمام آن چیزی که تجسم می کنیم ، می گوییم و در خود حس می کنیم.

دوم ، ارتباط بیرونی است : کلمات ، آهنگ صدا ، فرم بدن ، عملکردهای جسمانی که برای برقراری ارتباط با جهان خارج صورت می گیرد.

هر ارتباطی را که برقرار می کنیم نوعی انگیزه برای آغاز یک حرکت است و بر زندگی ما و دیگران تاثیر بسزایی دارد.

ارتباط «قدرت » است . کسانی که بر کاربرد مؤثر آن تسلط یافته اند می توانند تجربه شخصی خود از دنیا را تغییر دهند و همچنین آنچه را که دنیا از آنها می گیرد را هم تغییر دهند.